حاجی بابا هم رفت
سلام گلکم خوبی ؟ مامان اصلا اصلا و خوب نیس ی هفته اس ک خوب نیس اصلا عزیزم این روزا من و مامان جون و خاله ها و همه همه در ماتم ازدست دادن حاجی باباییم همه میخندیم اما در دل گریه میکنیم باورش برام خیلی مشکله عزیزم پدربزرگها و مادر بزرگها خاطرات سبزکودکی ان و با رفتن شون میفهمی ک کودکیت خیلی دور شده نمیدونم ولی خیلی سخت میشه نوشت این اتفاق غم بار رو هفنه پیش چهارشنبه من وتو رفتیم پیاده روی و روز خوبی داشتیم روز 5 شنبه بابا شب کار بود خیلی زود ناهارم رو آماده کردم و بعد کلی باهم بازی کردیم ساعت 2 بود ک خاله مهناز بهم گفت ک حاجی بابا 12:30 ب رحت خدارفته بعد از دخترداییم...
نویسنده :
مامانی و بابایی
23:18